20قدم تا نمره 20
1-یاد و ذکر خداوند آرامش دهنده قلبها است پس قبل از شروع به مطالعه او را یاد کنید وبر او توکل نمائید
که حضرت علی (ع) فرمودند : قوی ترین مردم از نظر ایمان، آنهایی هستند که توکلشان بر خدای سبحان بیشتر است.
2-جائی مطالعه کنید که قادر به تمرکز باشید.
3-برگه های خلاصه نویسی تهیه کنید.
4-خودتان را با دیگران مقایسه نکنید.
5-از خودتان با تغذیه مناسب وخواب کافی مراقبت کرده واز مصرف مواد کافئین دار که موجب افزایش اضطراب میشود خودداری کنید.
6-یک روز قبل از امتحان آزمونی را که حتی الامکان شبیه آزمون واقعی است انجام دهید.
7-زمانی را برای احساس آمادگی ونیز حضور به موقع در جلسه امتحان قرار داده واز هم کلاسیهای مضطرب که درباره امتحان صحبت می کنند دوری کنید.
8-ابتدا به آسانترین سوال پاسخ دهید.
9-وقت وانرژی خودرا با نگران شدن و فکر کردن به عواقب امتحان وکنجکاوی درباره اینکه دیگران چه می کنند هدر ندهید.
10-یک ساعت قبل از امتحان مطالعه درس را بطور کامل تعطیل کنید وبه هیچ وجه قبل از شروع امتحان از یکدیگر چیزی نپرسیدچرا که ممکن است سوالی را بلد نباشید ودچار اضطراب شوید ومطالب دیگررا نیز فراموش کنید.
11-شب امتجان غذاهای سبک وپر کالری مصرف کنید چرا که فعالیتهای ذهنی نیازمند مصرف کالری فراوان است وخوب بخوابید تا بتوانید پر انرژی در جلسه امتحان حاضر شوید.
12-وقتی می بینید اضطراب مانع تمرکز حواستان می شود وشدت آن به اندازه ای است که مفهوم یک جمله را هم درک نمی کنید خودتان را بیازمائید. کتاب را ببندید و جمله را تکرار کنید . دوباره کتاب را باز کنید ومطلب را با صدای بلند بخوانید سپس کتاب را ببندید این بار خواهید توانست مطلب فرا گرفته را به خاطر آورید وتمرین وجدیت شما نیروئی عظیم تر از نیروی اضطراب است.
13-اگر حین مطالعه نگرانید وحواستان پرت می شود چند دقیقه استراحت به خود بدهید .پس از زنگ استراحت مجددا"به مطالعه بپردازیدوفقط مطالعه کنید . این ترفندشما را از حواس پرتی وخیالبافی در حین مطالعه نجات خواهد داد.
14-توجه داشته باشید که یکی از عوامل موثر وجدی دراضطراب امتحان انباشته شدن درس ها برای شب امتحان است ضمنا" فراموش نکنید شب امتحان زمان یاد گیری درس نیست بلکه زمان مرور درس است .
هفت نصیحت از مولانا
1- گشاده دست باش، جاری باش، کمک کن (مثل رود) 2- باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید) 3- اگرکسی اشتباه کرد آن را بپوشان (مثل شب) 4- وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ) 5- متواضع باش و کبر نداشته باش (مثل خاک) 6- بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا )
7- اگرمی خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آینه)
اگر اندیشههای منفی را در سر نپرورانید و از این طریق به آنها خوراک نرسانید، آنها از کمبود توجه هلاک خواهند شد (کاترین پاندر)
زندگی ما زائیده ی اندیشه ی ماست. ( مارک اورل )
هر انسانی محصول افکار خویش است. ( دکتر شوارتز )
در تصمیم های خود زیاد تاخیر نینداز. ( رابینز )
تکامل باید هدف اولیه همه هنرمندان حقیقی باشد.( بتهوون )
به پیروزی بیندیشید و هرگز به شکست فکر نکنید.( دکتر شوارتز )
راز سعادت در این است که کاری را که به تو واگذار شدا دوست بداری.( الدوس هالکسلی )
بر جسم و روح خود مسلط شو.( رابینز )
نابغه کسی است که پیوسته افکارش را از قوه به فعل در می آورد.( بالزاک )
علت اصلی همه رنجها در مغز، طریقه فکر کردن آدمی است.( دیل کارنگی )
اولین کسی باش که می خندد.وقتی دلیلی برای خندیدن نمی بینی .همان زمانی است که بیشترین نیاز به خندیدن است
.
اولین کسی باش که می بخشد .افکار منفی گذشته را برای همیشه کنار بگذار.
اولین کسی باش که کاری انجام میدهد .هرچه زودتر اقدام کنی کارهای بیشتری می توانی انجام دهی.
اولین کسی باش که تشکر میکند .برخورد حق شناسانه زندگیت را مملو از خوشبختی می کند .
اولین کسی باش که با موقعیتهای جدید و متفاوت وفق می یابد.وقتی تغیرات را می پذیری کارهایت را با علاقه بیشتری انجام می دهی .
دیگر برای داشتن زندگی بهتر منتظر ننشین .بلکه اولین نفر باش که به جلو حرکت می کند و تنها کسی باش که سبب
این حرکت می شود.
صلوات
صلوات عطری است که دهان را خوشبو می کند
صلوات تحفه ای از بهشت است
صلوات نور پل صراط و بهشت است
صلوات ذکر الهی وشفیع انسان است
صلوات موجب کمال انسان ودعا واستجابت ان می شود
صلوات موجب تقرب انسان است
صلوات سپری در مقابل آتش جهنم است
صلوات انیس انسان در عالم برزخ وقیامت است
صلوات سنگین ترین چیزی که در قیامت بر میزان عرضه می شود
صلوات آتش جهنم را خاموش می کند
صلوات زینت نماز است
صلوات فقر ونفاق را ازبین می برد وآتش جهنم را خاموش میکند
صلوات گناهان را ازبین می برد وبهترین داروی معنوی است
برمحمد وآل محمد صلوات
شعبان، فرصتی برای مهیا شدن!
این روزها، نسیم خوش ماه مبارک شعبان وزیدن گرفته است. ماه مبارک و پر برکتی که سرشار از زیبایی ها و لطافت هاست . شعبان آخرین گام، قبل از مهمانی بزرگ ماه رمضان است.
در فضیلت و اعمال ماه شعبان است بدانکه شعبان ماه بسیار شریفى است و منسوب است به حضرت سید انبیاءصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله و آن حضرت این ماه را روزه مى داشت و وصل مى کرد به ماه رمضان و مى فرمود شعبان ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بدارد بهشت او را واجب شود و از حضرت صادق علیه السلام روایت است که چون ماه شعبان داخل مى شد حضرت امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مى نمود و مى فرمود اى گروه اصحاب من مى دانید این چه ماهى است این ماه شعبان است و حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله مى فرمود شعبان ماه من است پس روزه بدارید در این ماه براى محبّت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود بحقّ آن خدایى که جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مى کنم که از پدرم حسین بن على عَلیهَاالسَّلام شنیدم که فرمود شنیدم از امیرالمؤ منین علیه السلام که هر که روزه دارد شعبان را براى محبّت پیغمبر خدا و تقرّب بسوى خدا دوست دارد خدا او را و نزدیک گرداند او را به کرامت خود در روز قیامت و بهشت را براى او واجب گرداند.
اعمال مشترکه ماه شعبان آن چند امر است اوّل هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ دوّم هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ و در بعضى روایات الْحَىُّ الْقَیُّومُ پیش از الرَّحْمنُ الرَّحیمُ است و عمل به هر دو خوبست و از روایات مستفاد مى شود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هرکه هر روز از این ماه استغفار کند هفتاد مرتبه مثل آنست که هفتاد هزار در ماههاى دیگر استغفار کند سوّم تصدّق کند در این ماه اگرچه به نصف دانه خرمایى باشد تا حق تعالى بدن او را برآتش جهنّم حرام گرداند از حضرت صادق علیه السلام منقول است که از آن جناب سؤ ال کردند از فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان راوى عرض کرد یابن رَسول الله چه ثواب دارد کسى که یک روز از شعبان را روزه بدارد فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست
مدیریت زمان
شما تا چـه اندازه برای وقت خود ارزش قائلید؟ آیا از بـرنامه
زمـانی مـشخصی برای به انجام رسـانـیـدن کـارهــای خود
پیروی میکنید؟ یک عامل بسیار مهم در هر موفقیتی برنامه
ریـزی صحیح و پیروی از یک برنامه زمانی مشخص برای نیل
بـه اهداف مطلوب میـبـاشد. اکنون برای آنکه قادر باشید از
وقــت خود به نحو احسن استفاده کنید نکات و راهکارهای
زیر را در زندگی خود بکار بندید:
1- همواره فعالیتها و تکالیف روز بعد خود را از شب قبل برنامه ریزی کنید و کارهایی که باید به انجام رسانید را روی کاغذ یادداشت کنید.
2- سپس فهرست تکالیف و کارهای خود را اولویتبندی کرده و برای هر کدام از آنها ضرب العجل اجرایی منظور کنید.
3- همیشه کارهایی دشوار و پر دغدغه تر را زودتر از بقیه و یا درهنگامی که در بهترین شرایط جسمی و روحی میباشید انجام دهید. کارهای سبکتر را در هنگام خستگی نیز میتوان به انجام رساند.
4- امور با اهمیت اما ناخوشایند را به تعویق نیاندازید. هیچگاه کارها با به تعویق انداختن خوشایند تر نمیگردند.
5- هرگاه شروع به انجام کاری کردید سعی کنید بدون وقفه آن را به پایان رسانید.
6- مابین فعالیتها برای خود وقت استراحت نیز در نظر بگیرید.
7- مکالمات تلفنی خود را نیز از پیش برنامه ریزی کنید: سخنانی که میخواهید بیان کنید و یا اطلاعاتی که میخواهید کسب کنید را روی کاغذ یادداشت کنید.
8- همواره خود انگیخته باشید و با پشتکار کارهای خود را به پایان رسانده و مقهور موانع نگردید.
9- در هر زمان که تصور کردید کاری که در حال انجام آن میباشید عبث، بی فایده و غیر سازنده میباشد به محض دریافت دست از آن بکشید.
10- به خود و اولویتبندی که صورت داده اید اعتماد و ایمان داشته باشید و در هر شرایطی به آنها پایبند باشید.
11- اینکه وقت خود را صرف چه اموری میکنید را دقیقا مورد بررسی و نظارت قرار داده و در صورت لزوم یکسری تغییرات آگاهانه در رفتار خود پدید آورید.
12- همواره در زندگی فرد منظم و سازمان یافته ای باشید تا وقت خود را بیهوده صرف یافتن وسایل گم گشته خود نکنید.
13- برای وقت خود ارزش قائل باشید زمان هیچگاه به عقب باز نمیگردد.
14- به خاطر داشته باشید استرس و خستگی معلول کارهایی که به انجام رسانیده اید نبوده بلکه بیشتر از افسوس کارهایی که میتوانستیم انجام دهید
30 روش برای بهبود مهارتهای نوشتن
اهمیت نوشتن و نیاز به صحیح نوشتن در ایجاد ارتباط با دیگران بر کسی پوشیده نیست. در همین ارتباط از ابتدای آموزش رسمی خواندن و نوشتن، به کودکانمان میآموزیم که چگونه بنویسیم وچه اقداماتی در این باره انجام میدهیم تا بتوانند آموختههای خود را در موقعیتهای مختلف به کار گیرند.
مهمترین ماده درسی که این وضعیت را بر عهده دارد، املای فارسی است. املا در لغت به معنی پر کردن، بر سر جمع گفتن، تقریر کردن مطلبی تا دیگری آن را بنویسد، است.
در زبان فارسی کلمهای معادل املا و دیکته نداریم، ولی میتوانیم «از بر نویسی» یا «گفتار نویسی» را جایگزین کلمه املا یا دیکته کنیم. منظور این است که شخص گفتههای دیگران را بدون دیدن آن کلمات بنویسد.
با توجه به این که درس املا بنای علمی در یادگیری سایر دروس است و توجه به این مهم، یکی از ضروریات نظام آموزشی ماست و از طرفی روشهای متداول املا نمیتواند راه گشای مشکلات آموزشی در این درس باشد، لذا در این مجموعه سعی شده است چندین روش متنوع و جالب برای املا و تصحیح آن ارائه شود.
1) املا به صورت گروهی. به این شکل که بچهها را به گروههای 5 یا 6 نفره تقسیم میکنیم و در هر گروه، هر خط را یک نفر از گروه مینویسد و در انتها نمره گروهی میدهیم و آن املا در پوشه کار گروهها قرار میگیرد.
2) هر گروه یک متن املا با کمک تمام اعضای گروه خود مینویسد و ما املای همه گروهها را جمعآوری کرده و میخوانیم و سپس یا بهترین متن دیکته را به کل کلاس میگوییم و یا از هر گروه یک پاراگراف انتخاب کرده و دیکته تلفیقی تهیه کرده و به کل کلاس، دیکته میگوییم. در این صورت متن دیکته را بچهها انتخاب کردهاند.
3) بچهها را گروهبندی میکنیم و سپس هر گروه متن دیکتهای را مینویسد و برای گروه دیگر میخواند تا آن گروه بنویسند. دیکته گروه به گروه نام دیگر این دیکته است.
4) در روش دیگر، باز بچهها به گروههای 5 یا 6 نفره تقسیم میشوند. 10 کلمه مهم از درس انتخاب میکنیم و از بچهها در گروهها میخواهیم که هر کدام جملهای را در ارتباط با درس بنویسند و از کلمات مهم مورد نظر استفاده کنند و هر گروه جملات خود را کنار هم گذاشته و یک متن کوتاه و زیبا بسازد.
5) در مواقعی که شاگردی ضعیف است و در املا پیشرفت چندانی ندارد، میتوان در هن
با سمه تعالی
به علت این که این شعر درتغییر زندگی این جانب نقش بسیار زیبایی داشت، لذا تصمیم گرفتم آن را از بر کنم ؛ نام شاعر این شعر خانم نسرین صاحب می باشد. امیدوارم خداوند خیر دنیا و آخرت را برایش مقرر فرماید.انشاالله
------------------------------------------------------
طی شد این عمر
تودانی به چه سان
پوچ و بس تند
چنان باد دمان
همه تقصیر من است
این که خودم می دانم
که نکردم فکری
که تأمل ننمودم
روزی
ساعتی
یا آنی
که چه سان می گذرد عمر گران
کودکی رفت به بازی به فراغت به نشاط
فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات
همه گفتند :
کنون تا بچه است
بگذارید بخندد شادان
که پس از این
دگرش
فرصت خندیدن نیست
بایدش نالیدن
من نپرسیدم هیچ
که پس از این
زچه رو نتوان خندیدن
هیچ کس نیز نگفت
زندگی چیست
چرا می آییم
بعد از این چند صباح
به کجا باید رفت
با کدامین توشه
به سفر باید رفت
چه توانی که زکف دادم مفت
من نفهمیدم و کس نیز مراهیچ نگفت
و صد افسوس که چون عمر گذشت
معنی اش فهمیدم
نوجوانی سپری گشت به بازی به فراغت به نشاط
فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات
لیک گفتند همه
که جوان است هنوز
بگذارید جوانی بکند
بهره از عمر برد
کامروایی بکند
بگذارید که خوش باشد و مست
بعد از این
باز اورا عمری هست
یک نفر بانگ بر آورد که او
از هم اکنون باید
فکر آینده کند
دیگری آوا داد
چوفردا بشود
فکر فردا بکند
سومی گفت
همان گونه که دیروزش رفت
بگذرد امروزش
هم چنین فردایش
با همه این احوال
من نفهمیدم هیچ
که چه سان عمر گذشت
آن همه قدرت و نیروی عظیم
به چه ره مصرف گشت
نه تفکر
نه تعمق
و نه اندیشه دمی
عمر بگذشت به بی حاصلی و مسخره گی
چه توانی که زکف دادم مفت
من نفهمیدم و کس نیز مراهیچ نگفت
قدرت عهد شباب
می توانست مرا
تا به خدا پیش برد
لیک بیهوده تلف گشت جوانی
هیهات !
آن کسانی که نمی دانستند
زندگی یعنی چه
ره نمایم بودند
ومرا می گفتند
که چو آنها باشم
که چو آنها دائم
فکر خوردن باشم
فکر تأمین معاش
فکر ثروت باشم
فکر یک زندگی بی جنجال
فکر همسر باشم
کس مرا هیچ نگفت
زندگی ثروت نیست
زندگی داشتن همسر نیست
زندگانی کردن
فکر خود بودن و
غافل زجهان بودن نیست
چه توانی که زکف دادم مفت
من نفهمیدم و کس نیز مراهیچ نگفت
ای صد افسوس که چون عمر گذشت
معنی اش فهمیدم
حال می پندارم
هدف از زیستن این است رفیق
من شدم خلق
که با عزمی جزم
پای از بند هواها بگسلم
با دلی آسوده
فارغ از
شهوت و آز و حسد و کینه و بخل
مملو از عشق و جوانمردی و علم
پای در راه حقایق بنهم
زره جنگ
برای بدو نا حق پوشم
ره حق پویم و حق جویم و پس حق گویم
شمع راه دگران گردم و با شعله خویش
ره نمایم به همه
گر چه سرا پا سوزم
من شدم خلق که مثمر باشم
نه چنین زائد و بی جوش و خروش
عمر بر باد و به حسرت خاموش
و صد افسوس که چون عمر گذشت
معنی اش فهمیدم
والسلام
به بچهها کمک کنیم تا خودشان فکر کنند و تصمیم بگیرند
در کلاس محیطی حمایت کننده به وجود بیاوریم
برای ایجاد اعتماد به نفس ریاضی در بچهها سعی کنید جو کلاس به جای "رقابتی" ، "حمایتی" باشد. یک راه خوبش این است که از بچهها بخواهید در گروه های کوچک و با همکاری روی حل یک مسأله ولی با استراتژیهای متفاوت کار کنند. مثلاً در هر گروه یک دانش آموز میتواند از مکعب های بازی استفاده کند، یکی دیگر نمودار بکشد و دیگری از محاسبات جبری استفاده کند. نفر چهارم هم میتواند تمام مراحل حل را بنویسد. درعین حال بچهها را تشویق کنید به طور منظم از همدیگر کمک و راهنمایی بگیرند و مدام منتظر شما نباشند تا کمکشان کنید. این جمله را در کلاس مد کنید که "قبل از من، از سه نفر دیگر بپرس!" این پیغام ساده به دانش آموزان یادآوری میکند که آنها دانش لازم برای کمک کردن به هم را دارند و به آنها میگوید: بچهها - و نه فقط معلمها - میتوانند درست جواب بدهند!"
وقتی بچهها شروع به همکاری و پاسخ دادن به سوالات هم میشوند، در معرض انواع زیادی از فرآیندهای حل مسأله قرار میگیرند. بالاتر از این در کلاس جو اعتماد، همکاری و مشارکت به وجود میآید و تمام اینها برای بالا بردن سطح اعتماد به نفس و کارایی زمان امتحان کودکان، موثر است.
استقلال دانش آموز را تشویق کنید
بیشتر کردن آگاهی دانش آموزان از خودشان به عنوان یادگیرنده های توانا و مستقل قدمی در جهت موفقیت در امتحان است. این کار را با در دسترس قرار دادن تمام منابع درسی شروع کنید. به بچهها یاد بدهید که ابزارها (لغتنامه ، ماشین حساب، وسایل کمک درسی ) به همه تعلق دارند و باید در زمان لازم مصرف شوند. به این ترتیب به بچهها اجازه میدهید بفهمند که شما مطمئنید آنها میتوانند مساله را حل کنند و منابع مورد نیازشان را فراهم بیاورند. استراترژی دوم این است که به بچهها دوره کردن آنچه قبلاً میدانسته اند را یاد بدهید. مثلاً به آنها نشان بدهید چطور " با استفاده از کتاب درسی به دالان حافظه شان سفر کنند". این کار به خصوص وقتی با موضوعات درسی جدیدی دست به گریبانند، مفید واقع میشود. مثلاً اگر تفریق اعداد بزرگ ایجاد مشکل کرده است، از بچهها بخواهید صفحاتی را پیدا کنند که برای اولین بار تفریق دو رقمی در آنجا تدریس شده است. شما میخواهید بچهها را تشویق که به تدریج این کار به عقب برگشتن را خودشان انجام دهند. این عمل بچهها را به یاد موفقیت های گذشته شان در یاد گرفتن میاندازد و معلومات گذشته و جدید را به نحوی به هم وصل میکند.
تفکر روشن و واضح را به بار بیاورید
وقتی مسایل کلامی و بیانی را حل میکنید، به بچهها جرأت بدهید تا ایده هایشان را به روشنی - اول شفاهی و بعد کتبی - بیان کنند. این فعالیت مهمی است و کمک میکنند مهارتهای تفکر بحرانی دانش آموزان گسترش پیدا کند. علاوه بر این آنها کم کم زبان و ساختار سوالات را تشخیص میدهند و با آنچه به موفقیت میرساندشان آشنا میشوند. این رویه قدم به قدم را امتحان کنید:
قدم اول: فکر کنید
از بچهها بخواهید در سکوت به راهی که برای حل مسأله دارند فکر کنند، بعد استراتژی هایشان را برای پیدا کردن راه حل در گروه به بحث بگذارند. از آنها بخواهید از اعداد در استراتژیهایشان استفاده نکنند. این کار باعث میشود به جای حل یک مسأله خاص، روی فرآیند حل مسأله تمرکز کنند.
قدم دوم: بنویسید
بعد از انجام قدم اول از بچهها بخواهید به طور فردی یا دو نفری با توضیح دادن مراحل کارشان شرحی درباره درستی جوابشان بنویسند. مطمئن شوید که بچه های ما میفهمند از آنها میخواهید که به محاسباتی که انجام داده اند، رجوع کنند.
قدم سوم: ارزیابی کنید
نمونه جوابها را در کلاس ارائه و درباره شان بحث کنید. به جای اینکه خودتان مساله را ارائه کنید، بچهها را تشویق کنید خودشان معیاری درست کنند که بتوانند نشان بدهند عناصر در جواب کامل کدامها هستند. این فرآیند فهم بچهها را از یک جواب قوی و موفق زیاد میکند.
به بچهها واژگان ریاضی بدهید
بچهها برای اینکه بتوانند واقعاً ترمینولوژی ریاضی را بفهمند و به خاطر بسپارند احتیاج دارند تا با کلمات مهم حل مساله آشنا شوند و آنها واژگان را درونی کنند. برای همین در کلاستان اصطلاحات ریاضی را به گوش همه برسانید. مثلاً با دانش آموزانتان یک دیوار کلاس را به لغات ریاضی اختصاص بدهید. با جلو رفتن درس ها، کلمه های جدید را به دیوار را به دیوار اضافه کنید و به این شکل دایره المعارفی از کلمات مورد نیازتان درست کنید. یا در شروع هر فصل از بچهها بخواهید با همکاری هم فهرستی از اصطلاحات درست کنند و با نقاشی آنها را نشان بدهند. این قبیل کارها هم به استقلال و هم به دیکته بچهها کمک خواهد کرد و وقتی زمان امتحان برسد، بچه های شما همه این کلمات را صدها بار قبل از این دیده اند!
به بچهها مثالهای خوب بدهید
وقتی به بچهها میگوییم جواب این مساله را بنویسید، معمولاً همیشه توضیحاتی ناکافی یا حتی نامربوط مینویسند که نشان گر میزان معلوماتشان نیست. در بسیاری از موارد، آنها اصلاً نمی دانند یک جواب خوب چه شکلی است و شامل چه چیزهایی است. برای امتحان هم که شده از دانش آموزان بخواهید یک برگه ارزیابی را به عنوان راهنمای نوشتن یا ابزار "خود ارزیابی" استفاده کنند. مثلاً یک چنین برگه ای در درس ریاضیات شامل این سوالات است:
• آیا راه حل درست است؟
• آیا به سوال مطرح شده به روشنی و تکمیل پاسخ داده شده است؟
• آیا از اصطلاحات ریاضی مناسب استفاده شده است؟
• آیا راه حل، قدم به قدم توضیح داده شده است؟
• آیا درستی پاسخ با استفاده از "کنترل محاسباتی"، تخمین یا استدلال منطقی امتحان شده است؟
با استفاده از برگه ارزشیابی، بچهها بهتر میفهمند که جواب خوب چه اجزایی دارد و بهتر میتوانند به هنگام امتحان از این دانش استفاده کنند.
در برابر اصرار به کمک مقاومت کنید
گاهی اوقات وقتی دانش آموزی دفترچه به دست میزتان میآید، مقاومت در برابر اصرارش به حل کردن یا درست کردن جواب بسیار مشکل است. اغلب اوقات ما بار مسئولیت خودمان، یادگیری بچهها را به دوش میکشیم. به این ترتیب آنها در مهارتهایشان خود را به ما متکی و بی اطمینان به نفس مییابند. اما وقتی به آنها کمک میکنند استفاده از دانش خود و منابع موجود را یاد بگیرند، به آنها فرصت به خود بالیدن در کارشان اهدا میکنیم.
هر چه کلاستان یاد بگیرد بیشتر به خود متکی باشد، میبینیید که بیشتر بچهها را به سوی منابع و دیوار لغات میفرستید، کمتر به آنها میگویید با مسأله چه کار کنند و از شنیدن ایده هایشان شادتر میشوید. به زودی آنها اعتماد به نفس بهتری مییابند و حتی در امتحانات سخت توانایی و جرات لازم برای کسب بهترین نتیجهها را دارند.
به بچهها یاد بدهید که ابزارها (لغتنامه ، ماشین حساب، وسایل کمک درسی ) به همه تعلق دارند و باید در زمان لازم مصرف شوند. به این ترتیب به بچهها اجازه میدهید بفهمند که شما مطمئنید آنها میتوانند مساله را حل کنند و منابع مورد نیازشان را فراهم بیاورند.
وقتی بچهها شروع به همکاری و پاسخ دادن به سوالات هم میشوند، در معرض انواع زیادی از فرآیندهای حل مسأله قرار میگیرند. بالاتر از این در کلاس جو اعتماد، همکاری و مشارکت به وجود میآید و تمام اینها برای بالا بردن سطح اعتماد به نفس و کارایی زمان امتحان کودکان، موثر است.
اغلب اوقات ما بار مسئولیت خودمان، یادگیری بچهها را به دوش میکشیم. به این ترتیب آنها در مهارتهایشان خود را به ما متکی و بی اطمینان به نفس مییابند. اما وقتی به آنها کمک میکنند استفاده از دانش خود و منابع موجود را یاد بگیرند، به آنها فرصت به خود بالیدن در کارشان اهدا میکنیم.
انصاری نیا مدیر مدرسه راهنمائی
دستورالعملی از شهید اول
بر تو باد به تقوای الهی، در پنهان و میان جمع! خوبی را برای همهی آفریدگان بخواه،گرچه به تو بدی روا داشته باشند.
در برابر آزار دیگران، بردباری ورز، اگر به تو اهانت شد یا ناسزا شنیدی، در پاسخ سخنی ناروا مگو.
هنگام شعلهور شدن خشم، از کلام ناپسند، بپرهیز، از جایت بلند شو، در مکان دیگر بنشین و خود را به کاری دیگر مشغول کن تا خشمت فرو نشیند.
مدام در فکر بهسازی آخرت و سعادت دنیا باش.
در همه حال، به خدا توکل کن و در همهی مهمات به او اطمینان (داشته باش). بر تو باد پاسداری و شکرگزاری کسی که که به تو خوبی میکند و تو را نعمت می دهد.
از قهقهه و خنده بپرهیز، زیرا غفلت آرد و دل را بمیراند.
به هر کاری مشغولی، نماز اول وقت را ترک مکن. اگر- معاذ الله - نمازت قضا شد، در اولین فرصت جبران کن.
در هر حال و هر مکان دانشآموز باش. پرگو مباش، بیشتر به شنیدن علاقهمند باش تا گفتن. با استادت مشاجره مکن و گفتههای اورا برمگردان. آنچه را فراگرفتی در شب مرور کن.
با قرآن مأنوس باش، وردی از قرآنر ا برای خودت برگزین. اگر میتوانی قرآن را حفظ کن و اگر ممکن نیست، هر چند آیهای که در توانت هست از بر کن.
کوشش کن امروزت بهتر از دیروزت باشد و تلاش کن در هر روزی- گرچه اندک- تکامل پیدا کنی.
مبادا به گفتهی سخنچینان گوش فرا دهی، زیرا بدیختی بیشمار بدنبال آورد و تأثیر شومی بر نفس میگذارد.
در زیارت مشاهد مشرفه، یا خواندن زیارت آنها، از راه دور غفت مکن.
به هنگام تعلیم و نشر دانش، از پرگویی بپرهیز، غیر علمی و بدون سند سخن مگو. تنها ناقل سخن دیگران مباش، خودت نسبت به مطالب و مسائل صاحب نظر شو.
در هر روز، بیست وپنج مرتبه «اللهم اغفر للمؤنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات» را بخوان و در این دعا، ثواب و مزدی بسیار است. پس از نماز عصر، هفتاد و هفت مرتبه ذکر استغفار را بخوان. نیز سورهی قدر و توحید را بسیار قرائت کن.
اگر چه «اورنامو» پادشاه بینالنهرین در فاصلهی سالهای 2100 تا 2200 ق.م مجموعه قوانینی را وضع کرده بود، ولی نخستین قانون مدون جهان را باید از آن «حمورابی» دانست. او ششمین پادشاه بابل بود و در فاصلهی سالهای 2000 تا 2100 ق.م زندگی میکرد. حمورابی قانون «چشم در برابر چشم» را وضع کرد. این قوانین بر روی ستونی کنده شده بود که در شوش کشف شد و اکنون در موزهی «لوور» پاریس نگهداری میشود.
کشتی ویت.را یا ویکتوریا برای نخستین بار دور دنیا را گشت. ناخدای این کشتی، کاشف پرتغالی به نام فردیناند ماژلان بود. سفر او در سال 926 ه.ق آغاز شد و 3 سال طول کشید. ماژلان در این سفر کشته شد و 18 ملوانی که باقی ماندند، اولین انسانهایی بودند که دور دنیا را گشتند.
نخستین وزنامهی ایرانی کاغذ اخبار نام داشت که میرزا صالح شیرازی در سال 12563ه.ق آن را منتشر کرد. او همچنین نخستین جاپخانهی دولتی ایران را به کار انداخت.
نخستین بار دو نفر به نامهای ادموند هیلاری از زلاند نو و تفسینگ نورگی از نپال اورست را فتح کردند.
فاصلهی سالهای 896 تا 1075ه.ق عصر اکتشافات نام دارد. سفرهای کریستف کلمب، واسکودوگاما و ماژلان در این دوران انجام شد. در این عصر نه تنها نقشههایی که در دست انسانها بود تغییر کرد، بلکه نقشههایی که در سر داشتند نیز تغییر کرد.
کریستف کلمب کاشف ایتالیایی تصور میکرد که هند در غرب قرار دارد. از این رو به غرب رفت و به جزیرهی پاماها در سواحل آمریکای شمالی رفت. کلمب ساکنان آنجا را هندی نامید. پس از کسف هند، تا مدتها آمریکا را هند غربی و هند را هند شرقی میگفتند.
محمد دوم سلطان عمانی در سال 857 ه.ق، قسطنطنیه پایتخت بیزانس یا روم شرقی را تسخیر کرد و به همین دلیل، فاتح نام گرفت. سقوط قسطنطنیه را پایان قرون وسطی و آغاز قرون جدید مینامند.
نام منطقهای است در جنوب اسپانیا که طارق بن زیاد آن را فتح کرد. بعدها مورخان مسلمان، تمام اسپانیا را اندلس نامیدند.
نام جنگی است که میان عربهای مسلمان و ایرانیان نهاوند روی داد. سردار سپاه عرب در این جنگ، نعمان بن مقرن نام داشت. اعراب این جنگ را مهمترین فتح خود نامیدند. با سقوط دوران ساسانی، دوران اسلامی ایران آغاز شد.
بین سالهای 2800 تا 3000 ق.م مینس پادشاه مصر علیا، دلتای رود نیل را فتح کرد و نخستین فرعون سلسلهی اول شد. مصر را باید نخستین کشور جهان به حساب آورد. اگرچه بینالنهرین از مصر پیشرفتهتر بود، اما چون شهرهای جداگانهای بودند، نمیتوان آنها را کشور نامید.
اصطلاح جنگ سرد برای بیان دشمنی بدون زد و خورد در اردوگاه شرق و غرب به کار میرود. جنگ سرد از پایان جنگ جهانی دوم تا فروپاشی شوروی سابق جریان داشت. تبلیغات، جاسوسی و گسترش نفوذ، از سلاحهای جنگ سرد بود.
این کار نشانهای از گرایش زیاد به تجمل، آرایش و خوشگذرانی بود. در این دوره بدترین شکل غربگرایی بروز کرد. مردم در پوشیدن لباس اروپایی افراط کردند و نقاشان اروپایی به عثمانی دعوت شدند تا روی دیوارها نقاشی کنند. یکی از شاعران ترک به نام ندیم، چنین سرود: بیایید بخندیم و بازی کنیم واز جهان لذت ببریم.
چهارمین جنگ صلیبی در سال 609 ه.ق. آغازگران آن کودکان بودند. این کودکان آماده بودند تا پادشاهان را به میدان بکشند. در واقع این جنگ میان مسیحیان و مسلمانان یا غرب و شرق بود. در این جنگ چهارم، بچههای فرانسوی که مجوز عبور از بیتالمقدس را گرفته بودند، به عنوان برده در بازارهای شمال آفریقا فروخته شدند.
در تاریخ روسیه، چهار زن به مدت 7سال حکومت کردند که مشهورترین آنان کاترین دوم مشهور به کاترین کبیر است.کاترین در لیاقت و حکمذانی از هیچ یک از معاصران خود عقب نماتد. تنها نقطهی ضعف او جنبههای اخلاقی زندگی او بود که نویسندگان زیادی از آن انتقاد کردهاند.
ابومسلم خراسانی، مشهورترین رهبر سیاسی، نظامی در تاریخ ایران اسلامی است. بهزادان که پس از اسلام آوردن پدرش ابومسلم نامیده شد، از مردم اصفهان بود و در خراسان در سال 129ه.ق بر ضد امویان قیام کرد. قیام ابومسلم را نخستین تلاش در راه استقلال ایران در برابر خلفای عرب به شمار آوردهاند.
شاه عباس صفوی در سال 1012 ه.ق اعلام کرد که برای شکار به مازندران خواهد رفت. او در یک راهپیمایی تاریخی، فاصلهی اصفهان تا تبریز را در مدت 12 روز پیمود و نیروهای عثمانی را تارومار کرد. در زمان شاه عباس نه تنها ایران بر دشمنان خارجی پیروز شد، بلکه از نظر امنیت، آبادانی و شکوفایی اقتصادی پیشرفتهای چشمگیری کرد.
این کتاب « ودا » نام دارد و از ریشهی « وبر » به معنای دانش و دانستن است. وداها سرودههایی است که به زبان سانسکریت نوشته شدهاند. این سرودهها در چهار دفتر گرد آورده شدهاند:
1- ریگ وداد : سرود ستایش خدایان
2- یاجور وداد : دستور نذر و قربانی
3- ساما وداد : آهنگها
4- آثر وداد: مخصوص کاهنان قربانی
به مجموعهی تورات و انجیل، عهدین میگویند. عهد عتیق یا تورات، کتاب دینی یهودیان است و عهد جدید یا انجیل کتاب مسیحیان است. به مجموه آنها کتاب مقدس میگویند.
به نادرست تصور میشود که اسماعیلیان برای آنکه فدائیان خود را به کارهای خطرناک وادارند، به آنها مواد مخدر میدادند. غربیان بنابر همین عقیده به آنها « آساسین » میگویند که در زبان آنان به معنای قاتل است. سرانجام هلاکوخان مغول در نیمهی قرن هفتم، بساط آنان را برچید.
او از وزیران آل بویه بود و در ترویج مذهب شیعه تلاش فراوان کرد. در اهواز بیمار شد و وقتی بهبود یافت گفت که فقیران به منزلش بروند و هرچه یافتند ببرند. میگویند در آن روز نزدیک به 50 هزار دینار لباس و پارچه از خانهی اوبیرون بردند و او وزیری با تدبیر، بخشنده و مبتکر بود. در سال 385 ه.ق در گذشت.
تلاش رمز موفققیت ماست راهنمائی آسیه سال 87-88 تلاش رمز موفققیت ماست راهنمائی آسیه سال 87-88
تلاش رمز موفققیت ماست سال 87-88