تجربه های مدیریتی جهت افزایش هوش عاطفی

*هو الجمیل 

 در آمریکا از نظر قانونی و حقوقی کودک تا سن هیجده سالگی است، حال آنکه از نظر روانی و اجتماعی دوران کودکی 11،12،13 سالگی پایان می یابد. 

 *در زبان انگلیسی واژه ی teenager از 13 تا 19 سالگی ،دوران جوانی شناخته می شود و پس از آن دوران جوانی که از 26 تا 30 ادامه می یابد.

*در 8 سال نخست زندگی 75 % زندگی بچه ها در دست پدر و مادر است و 25 % در دست خویش و دیگران است.
*میان 8 تا 12 سالگی به 50،50 % می رسد.

*میان 12 تا 18 سالگی ،75 % در اختیار خود بچه ها و 25 % در اختیار پدر و مادر و احتمالا پس از 18 سالگی یا 20 سالگی پدر و مادر نقش بسیار کم و محدود دارند. 

*در آمریکا از نظر قانونی و حقوقی کودک تا سن هیجده سالگی است، حال آنکه از نظر روانی و اجتماعی دوران کودکی 11،12،13 سالگی پایان می یابد.  

*در زبان انگلیسی واژه ی

برنامه پیشگیری از خشونت و پرخاشگری در دانش آموزان: برنامه‌ای برای دوران گذر و حمایت اجتماعی  مورد نیاز:
حوادث ناگوار، بیماری، زندان بودن ، مرگ و بیکاری والدین
کودکان می‌توانند از حمایت‌های کودکان هم سن و سال خود استفاده کنند و مهارتهای لازم را در کوتاهترین زمان ممکن به دست آورند.
ترغیبت دادن مهارت‌های گروهی و کسب تجربه و شناسایی احساسات همدیگر= شناختن توانائی‌هایی که در وجودشان بطور نهفته موجود است و استفاده از این توانایی‌ها برای گذران از دوران سخت، همچنین  آنها یاد می‌گیرند که از طریق استمداد طلبیدن از همسالان و  دوستان خود با احساسات روزانه و دردآلود، خویش سازگار شوند .این مسئله: باعث بهبود سلامت روانی و نیز کاهش رفتارهای دشواری می‌شود.

راهکارهای عملیاتی:
1)درست عمل کردن 

2)نهایت سعی و تلاش کردن
3)رفتار با مردم آنطور که دوست داریم با ما رفتار کنند.
4)هدف گذاری کردن   

5)نقش خود را پذیرا بودن
6)بنیادی تجربه کنید( به صورت علمی ومنطقی)  

7)خود را باور داشتن
8)اهمیت دادن به دیگران و برای آنها ارزش قائل شدن
9)بر مشکلات غلبه کردن             
10)از مدیریت نگریزید، (از کار شانه خالی نکنید) و به مردم اجازه ندهیم که فکر کنند شما در خطر هستید.
11)به دیگران احترام گذاشتنï از طریق گفتگو و گوش دادن و همدلانه  در کنار برقراری ارتباطهای دیداری و دوری کردن از نصیحت کردن، موعظه کردن و استفاده کردن از لحن تحقیر آمیز
12)توانا ساختن و اختیار دادنï تشویق همکاران به شرکت در کلاسهای ضمن خدمت مطالعه منابع رشد دهنده و تعویض اختیار برای کسی که مهارت لازم را داشته باشد. 

آنگاه فرد مسئولیت پذیر تر و هوش عاطفی او افزایش پیدا می‌کند. توسعه سازمانی 

1 .بکارگیری معیارهای انگیزش نیروی انسانی و ایجاد جو سازمانی سالم
2.تقویت عزت نفس مثبت در همکاران

3 بالابردن اعتماد به نفس همکاران
4. تواناسازی کارکنان ـ تقدیر و تشکر بجا و به موقع از کارکنان و تفاوت گذاشتن بین کارکنان پر تلاش و کم تلاش
برقراری رقابت سالم در سازمان و عدم ستیزه‌جوئی در بین دانش آموزان
توجه به خلاقیت‌های همکاران و دانش آموزان
پذیرش پیشنهادات و انتقادات به منزله گامی برای یادگیری و پیشرفت تقویت و رشد بعد اجتماعی در دانش آموزان
عزت نفس: یک انتخاب است و  نبود عزت نفس یک مشکل نفس است.
از آنجایی که می‌دانیم عزت نفس یا کرامت نفس و مدیریت دیگران به معنی این است که انسانهایی که احساس خوبی نیست برخوردارند نتایج خوبی هم به بار می‌آورد(مدیر یک دقیقه‌ای) و بر عکس انسانهایی که نتایج خوبی ببار می‌آورند احساس خوبی نسبت به خود دارند.8 رمز بالا بردن عزت نفس در محیط کار
(1) به دیگران احترام گذاشتن: کارهای عملی ○ از طریق گفتگو و گوش دان موشکافانه و همدلانه در کنار برقراری ارتباطهای دیداری ودوری کردن از نصیحت کردن، موعظه کردن و استفاده از سخن تحقیرآمیز و نیشدار، زیرا هیچ مدیری           با رفتار خصمانه، تحقیرآمیز و بی ادبانه نمی تواند از کارمندان خود کار بیشتر و سودآوری انتظار داشته باشد.
(2) توانا ساختن و اختیار دادن: از طریق اعطای دانش و مهارتی که کارمندان برای موقعیت شغلی شان به آن نیازمند هستند از طریق تشویق آنها به شرکت در کلاسهای ضمن خدمت، مطالعه منابع رشدی
□ اختیار دادن یعنی حمایت کردن از کارمندان در به اتمام رساندن مسئولیت خود، کسانی که به آنها توانایی و مهارت داده می شود درباره خودشان احساس خوب و

سئوال خبرنگار از مردی که قاره های جهان را پیاده طی کرده بود: پرسید دشوارترین بخش سفر کدام است.
مرد پاسخ داد بزرگترین مشکل من سنگریزه های داخل کفشهایم بود نه اعماق صحرا نه سلسله جبال راکی
در سازمانها همین عوامل رنج آور و کوچک مشکلاتی بزرگ بوجود می آورند عوامل رنج آور کوچک بزرگ می شوند و شدنی رابطم را می کاهند.گامی به سوی موفقیت
1)افزایش خلاقیت همکاران: به محض شنیدن افکارشان از آنها انتقاد نکنیم و افراد را تشویق کنیم.
2)افراد را در مدت زمان محدود گردهم جمع کرده و راه حلی برای یک مسئله پیدا کردن
3)اعتبار دروغین برای اندیشه‌های دیگران قائل نشویم.
4)شیوه فکری افرادی که هزاران فکر وحشی دارند را مقید بکنیم
مراجعه شود به پرورش خلاقیت در سازمان از جناب آقای دکتر ایرج سلطانیتجربه مدیریتی
در کار مدیریت هر روز و هر ماه و هرسال می توان تجربه ای تازه ای اندوخت و می توان با موارد تازه ای برخورد نمود، می توان آموخت، می توان غافگیر شد می توان شکست خورد  می توان موفق شد، آنچه مسلم است آن است که باید در این کار آماده و مهیای تجربه های جدید بود تجربه هایی که نمی توان به آسانی با آنها برخوردکرد  

انصاری نیابهمن ۸۸

teenager از 13 تا 19 سالگی ،دوران جوانی شناخته می شود و پس از آن دوران جوانی که از 26 تا 30 ادامه می یابد.

*در 8 سال نخست زندگی 75 % زندگی بچه ها در دست پدر و مادر است و 25 % در دست خویش و دیگران است.
*میان 8 تا 12 سالگی به 50،50 % می رسد.

*میان 12 تا 18 سالگی ،75 % در اختیار خود بچه ها و 25 % در اختیار پدر و مادر و احتمالا پس از 18 سالگی یا 20 سالگی پدر و مادر نقش بسیار کم و محدود دارند.