پرواز می کنیم
مرا ،تو بی سببی نیستی.
به راستی صلت کدام قصیده ای ... ای غزل؟
ستاره باران جواب کدام سلامی ،به آفتاب از دریچه تاریک؟
کلام از نگاه تو شکل می بندد...خوشا نظری که تو آغاز می کنی!
پس پشت مردمکان ،فریاد کدام زندانی است که آزادی را به لبان گل سرخی پرتاب می کند؟ورنه این ستاره حاشا چیزی بدهکار آفتاب نیست.
و نگاه از صدای تو ایمن می شود.چه مؤمنانه نام مرا آواز می کنی!
و دلت کبوتر آشتی ست،در خون تپیده به بام تلخ. با این همه چه بالا ،چه بلند پرواز می کنی!
قطعا پرواز می کنیم