آفات مدیریت از دید امام علی (ع)
□ تخلف در وعده .
مسئول بایدبداندکه منت نهادن ،احسان راباطل می کندوبزرگ جلوه دادن کار،نورحق راازبین می بردوخلف وعده موجب خشم خداومردم می شود :«وایاک والمن علی رعیتک باحسانک،أوالتزیدفیماکان من فعلک ، أوأن تعدهم فتنبع موعدک بخلفک ، فان المن یبطل الاحسان ،والتزیدیذهب بنورالحق،والخلف یوجب المقت عندالله والناس.»
□ تاب درکار،پیش ازرسیدن وقت آن .
□سهل انگاری درانجام عملی که وقت آن فرارسیده است .
□پا فشاری درانجام کاری که به صحت آن اطمینان نیست .
□ سهل انگاری درانجام عملی که صحت آن محرز است .
سزاواراست که هرکاری درجای خودوبه موقع انجام پذیرد: «وایاک والعجلةبالامورقبل اوانها،اوالتسقط فیهاعند إمکانها،أوالجاجة فیهااذاتنکرت، أوالوهن عنها اذا استوضحت، فضع کل امرموقعه .»
□برای خودحقی بیش ازدیگران خواستن .
□ غفلت درانجام کاری که حقیقت آن برهمگان آشکاراست .
«وایاک والستئثاربماالناس فیه أسوه والتغابی عماتغنی به مماقدوضع للعیون، فانه مأخوذ منک لغیرک . وعماقلیل تنکشف عنک اغطیة الامور،وینتصف منک للمظلوم .»
□ آتش خشم .
□ شعله ی قدرت .
□ سطوت دست .
□ وتندی زبان .
باید پرهیزازتندی زبانی وخودداری ازاعمال قدرت، غضب رافرونشاندوعنان اختیارخودرابه کف گرفت : «املک حمیة أنفک، وسورة حدک ، وسطوة یدک وغرب لسانک ، احترس من کل ذلک بکف البادرة » ، و«تأخیرالسطوه، حتی یسکن غضبک فتملک الختبار .»
□ احساس برتری وتفوق بردیگران .
هرگاه چنین حالتی برتوعارض شد،بایدزودآن راعلاج کنی وقدرت کسی را که به تو مأموریت داده است،درنظربیاوری .قدرت راازآن خداوندکه مافوق فرمانده توست بدانی. درحقیقت،برای آزمایش تو،حل مشکلات مردم به توواگذارشده است،پس«مراقب باش» : «فانک فوقهم ووالی الامرعلیک فوقک، والله فوق من ولاک وقداستنکفاک امرهم وابتلاک بهم .»
□ تنگ خلقی و غرور .
مسئول بایدتنگ خلقی وغرورراازخوددورسازدتاخداونددررحمتش رابراوبگشاید :« ونح عنهم الضیق واأنف یبسط الله علیک بذلک أکناف رحمته ویوجب لک تواب طاعتة .»
□ دور بودن از چشم مردم .
مسئول نبایدپنهان بودنش ازمردم طولانی شود. پیوسته بایدبامردم درارتباط بود. فاصله گرفتن مسئول ازمردم، سبب می شودکه مسئول ازمسائل جاری بی اطلاع بماندو رشته ی اطلاع اوازان چه نزدمردم می گذرد،قطع گردد. درمتیجه،زشت وزیبا،کوچک
وبزرگ وحق وباطل ،درنظرمردم آمیخته می شودوتوان اداره ی اموربرمسئول گران خواهدشد :«فلاتطولن احتجاجک عن رعیتک،فأن احتجاب الولاة عن الرعیة شعبة من الضیق، وقلة علم بالامور،والاحتجاب منهم یقطع عنهم علم مااحتجبوادونه فیضغرعند هم الکبیر. ویعظم الصغیر، ویقبح الحسن، ویحسن القبیح ،ویشاب الحق بالباطل .»
سید حسن واعظی