به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی.
*****************
به آرامی آغاز به مردن میکنی
زمانی که خودباوری را در خودت بکشی،
وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند.
*****************
ادامه مطلب ...آشنایی با آخرین یافتههای پژوهشی در حوزه آموزش علوم
شیوههای ارزشیابی از فعالیتهای آزمایشگاهی
ارزشیابی را جمع آوری منظم اطلاعات، تحلیل و تفسیر آنها و قضاوت ارزشی به منظور تصمیمگیری در امر آموزش تعریف میکنند.
به علت گستردگی ویژگیهای در نظر گرفته شده در انجام فعالیتهای عملی و آزمایشگاهی، برای سنجش پیشرفت تحصیلی فراگیران و ارزشیابی از کیفیت انجام فعالیتهای عملی و تعقیب اهداف آموزشی در نظر گرفته شده، باید از گسترهای از روشهای سنجش بهره گرفت، زیرا تنها در این صورت است که ارزشیابی به صورت درست و با روایی بالا انجام خواهد گرفت. از آنجایی که شیوه یادگیری فراگیران با هم تفاوت دارد و هر یک از آنان نیز آموختههای خود را به شیوههای گوناگونی ارائه میدهند، دست کم بایستی سنجش پیشرفت تحصیلی آنان نیز به سه شیوه گفتاری، نوشتاری وعملکردی به اجرا درآید.
با اجرای این شیوه ارزشیابی میتوان ابعاد یادگیری گستره وسیعتری از فراگیران را مورد سنجش قرار داد.
برای ارزشیابی مناسب از فعالیتهای فراگیران در کلاس درس و آزمایشگاه از ابزارهای متعددی استفاده میشود که عبارتند از:
الگوهای معلمی در کشور ژاپن
الگوهای معلمی
آموزگاران معمولاً باید حداقل 8 ساعت در روز در مدرسه باشند، و اغلب ساعات بیشتری را در برنامه ریزی، نشست با آموزگاران دیگر،نصیحت دانشآموزان و یا معاشرت با آنان میگذرانند. معلّمان گزارش دادهاند که بیشتر کار آنان درمدرسه انجام میشود، عاملی که ا حساس میکردند مربوط به جّو عمومی دانشجویی میباشند .
معلّمان و مدیران ژاپنی محّل کار خود را بعنوان جوامع نزدیک بهم بافتهای توصیف مینمایند که در آن تحصیل کرده ها به سهولت اطلاعات و تجربیات آموزش را با هم در میان میگذارند .این احساس قوی اجتماعی بنظر میرسد بر چگونگی دید گاه آموزگاران و برخورد آنان با اخلا گیریهای دانشآموزان تأثیر بگذارد .
آموزگاران اوّلین کسانی هستند که میتوانند نظم را در کلاس درس خودمانی خود برقرار سازند، امّا در صورت جّدی بودن مشکلات، آنها میتوانند دیگر آموزگاران، آموزگار بالاترین سطح یا مدیران را به حمایت بطلبند.
تعداد کمی از معلّمان احساس اضطراب یا نگرانی خود در مورد رفتار دانشآموزان را گزارش کردهاند .آموزگاران در تمامی سطوح، هدف از آموزش را رهنمون کردن دانشآموزان برای انسانهایی پیشرفته تر از آنها ساختن میبینند. آموزگاران کلوبهای دانشجویی را سازماندهی بر آنها و نظارت میکنند و به هماهنگ سازی رویداهای در سطح مدرسه کمک مینمایند. معلّمان بویژه در سطح ابتدایی تأکید دارند که نقش آنان بهبود کلّی آموزش کودکان بوده است، نه فراهم آوردن آموزش علمی صرف برای آنان .
معلّمان ژاپنی و والدین تأکید زیادی بر اصول اوّلیه یادگیری دارند.هنر، موسیقی و آموزش جسمانی نقش مهمی در برنامة عمومی آموزشی بازی میکنند کودکان میزان ...
حرفه من این است که ستاره ها را صیقل دهم ، پرداخت کنم ، جلا دهــم و به آسمان زنــــدگی بفرستم!
من در دنیایی مملو از حرفه های گوناگون ، حرفه ای شگرف و بالنده دارم می پرسید حـــرفه من چیست؟
حرفه من خیلی مهم است . اگر بخواهیــد بدانیــد چقــدر مهم است ، کافیســـت شب هنــــگام به ستارگانی که می درخشند و چشمک می زنند ، نگاه کنید .
ستارگان چشمک زن من ، در آسمان مدرسـه چشمک می زنند وظیفه من این اســـت که آن ها را به کلاس بیاورم ، صیقل بدهم، پرداخت کنم ، رنگ طلایی بزنم و رهایشان سازم تا جای خود را درآسمان زندگی پیدا کنند مثل ستارگان درخشان آسمان که هریک درجای خود قرارگرفته اند.
ستاره های ریز ودرشت ، با چهــره های گوناگــون به کلاس من می آیند . بعضـی از آن ها آماده جلا گرفتن هستند؛ اما بعضی کدر و بی رنگنــد ؛ برخی دل نواز و دل آرامند و بعضی مهربان و دل پذیرند. برخی حساس و شکننده اند و عده کمی تیغ دار و آزار دهنده هستند.
همان طور که به آن ها یاد می دهم و به هر کدام رنگ طــلایی می زنم ، می گــویم : (( دنیـــابدون شما هیچ معنایی ندارد .)) به آن ها می گویم : (( شما می توانید درخشــــــان ترین ستاره ها باشید ؛ شما می توانید نورانی ترین ستاره ی آسمان زندگی باشید . ))
به آن ها می گویم : (( دنیا جای خوبی برای زیستن است؛ چون شما درآن هستید .)) هرشب وقتی که به آسمان نگاه می کنم ، شغل آبرومند و پر شکوه خودم را به یاد می آورم که فردا صبح باید برای جلا دادن ستارگان کلاسم آماده باشم .
استاد دانشگاه با این سوال ها شاگردانش را به یک چالش ذهنی کشاند.آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟
شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:”بله او خلق کرد”
استاد پرسید: “آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟”
شاگرد پاسخ داد: “بله، آقا”
استاد گفت: “اگر خدا همه چیز را خلق کرد، پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمآیانگر صفات ماست، خدا نیز شیطان است”
شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست.
شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: “استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟”
استاد پاسخ داد: “البته”
ادامه مطلب ...
یک خانم معلم ریاضی به یک پسر هفت ساله ریاضی یاد میداد.
یک روز ازش پرسید: اگر من بهت یک سیب و یک سیب و یکی بیشتر سیب بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟
پسر بعد از چند ثانیه با اطمینان گفت: 4 تا! معلم نگران شده انتظار یک جواب صحیح آسان رو داشت (3).
او نا امید شده بود. او فکر کرد "شاید بچه خوب گوش نکرده است"
تکرار کرد: خوب گوش کن، خیلی ساده است تو میتونی جواب صحیح بدهی اگر به دقت گوش کنی.
اگر من به تو یک سیب و یک سیب دیگه و یکی بیشتر سیب بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟
پسر که در قیافه معلمش نومیدی میدید دوباره شروع کرد به حساب کردن با انگشتانش در حالیکه او دنبال جوابی بود که معلمش رو خوشحال کند تلاش او برای یافتن جواب صحیح نبود تلاشش برای یافتن جوابی بود که معلمش را خوشحال کند. برای همین با تامل پاسخ داد "4"..... نومیدی در صورت معلم باقی ماند.
به یادش اومد که پسر توت فرنگی رو دوست دارد.
او فکر کرد شاید پسرک سیب رو دوست ندارد و برای همین نمیتونه تمرکز داشته باشه.
در این موقع او با هیجان فوق العاده و چشمهای برقزده پرسید: اگر من به تو یک توت فرنگی و یکی دیگه و یکی بیشتر توت فرنگی بدهم تو چند تا توت فرنگی خواهی داشت؟
معلم خوشحال بنظر میرسید و پسرک با انگشتانش دوباره حساب کرد.
و پسر با تامل جواب داد "3"؟
حالا خانم معلم تبسم پیروزمندانه داشت.
برای نزدیک شدن به موفقیتش او خواست به خودش تبریک بگه ولی یه چیزی مونده بود او دوباره از پسر پرسید: اگر من به تو یک سیب و یک سیب دیگه و یکی دیگه بیشتر سیب بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟
پسرک فوری جواب داد "4"!!!
خانم معلم مبهوت شده بود و با صدای گرفته و خشمگین پرسید چطور؟ آخه چطور؟
پسرک با صدای پایین و با تامل پاسخ داد "برای اینکه من قبلا یک سیب در کیفم داشتم"
نتیجه اخلاقی یک: اگر کسی جواب غیر قابل انتظاری به سوال ما داد ضرورتا آن اشتباه نیست شاید یه بُعدی از آن را ابدا نفهمیدیم
نتیجه اخلاقی دو : حرف راست را باید از بچه شنید!
در ساختارهای آموزشی مدرن، مهمترین دغدغهی نظام آموزشی سنجش درست و استاندارد است.
در حقیقت سنجش و آزمون و اندازهگیریهای مختلف در نظام آموزشی، تعیین کنندهی عملکرد
و هم چنین ابزار اصلی برای برنامهریزیهای آینده است. به هر میزان آزمون مانند آینهی شفافتری در مقابل عملکرد ساختار آموزشی ما ، دقیقتر ضعفها و قوتها را نشان دهد برنامهریزی و رفع اشکالات و نیز استفاده از عملکرد بهینه ساختار آموزشی بهتر و دقیقتر خواهد بود.
در تفکر مدرسه نهاد که در نظام آموزشی ما حلقهای گمشده است، فرآیند تصمیمسازی
و نیز شناخت آسیبها و سنجش عملکرد آموزشی تمام اجزای مختلف مدرسه وابستگی کاملی به جمعآوری اطلاعات درست و کامل و جامع از طریق آزمونهای مختلف دارد. آزمون استانداردی که بتوانند این هدف ، یعنی جمعآوری درست اطلاعات را "نشانه" بگیرد، مهمترین نیاز مدیران مدارس و عناصر تصمیمگیر و تصمیمساز درون سیستمهای آموزشی میباشد.