سرافرازان

علمی (مدیریت)و اخلاقی

سرافرازان

علمی (مدیریت)و اخلاقی

پرورشی

با سمه تعالی

                     به علت این که این شعر درتغییر  زندگی این جانب نقش بسیار زیبایی داشت، لذا تصمیم گرفتم آن را از بر کنم ؛  نام شاعر این شعر خانم نسرین صاحب می  باشد. امیدوارم خداوند خیر دنیا و آخرت را برایش مقرر فرماید.انشاالله

                                                                                                                                                                                              

------------------------------------------------------

طی شد این عمر

تودانی به چه سان

پوچ و بس تند

چنان باد دمان

همه تقصیر من است

این که خودم می دانم

که نکردم فکری

که تأمل ننمودم

روزی

ساعتی

یا آنی

که چه سان می گذرد عمر گران

کودکی رفت به بازی  به فراغت به نشاط

فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات

همه گفتند :

کنون تا بچه است

بگذارید بخندد شادان

که پس از این

دگرش

فرصت خندیدن نیست

بایدش نالیدن

من نپرسیدم هیچ

که پس از این

زچه رو نتوان خندیدن

هیچ کس نیز نگفت

زندگی چیست

چرا می آییم

بعد از این چند صباح

به کجا باید رفت

با کدامین توشه

به سفر باید رفت

چه توانی که زکف دادم مفت

من نفهمیدم و کس نیز مراهیچ نگفت

و صد افسوس که چون عمر گذشت

معنی اش فهمیدم

نوجوانی سپری گشت به بازی به فراغت به نشاط

فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات

لیک گفتند همه

که جوان است هنوز

بگذارید جوانی بکند

بهره از عمر برد

کامروایی بکند

بگذارید که خوش باشد و مست

بعد از این

باز اورا عمری هست

یک نفر بانگ بر آورد که او

از هم اکنون باید

فکر آینده کند

دیگری آوا داد

چوفردا بشود

فکر فردا بکند

سومی گفت

همان گونه که دیروزش رفت

بگذرد امروزش

هم چنین فردایش

با همه این احوال

من نفهمیدم هیچ

که چه سان عمر گذشت

آن همه قدرت و نیروی عظیم

به چه ره مصرف گشت

نه تفکر

نه تعمق

و نه اندیشه دمی

عمر بگذشت به بی حاصلی و مسخره گی

چه توانی که زکف دادم مفت

من نفهمیدم و کس نیز مراهیچ نگفت

قدرت عهد شباب

می توانست مرا

تا به خدا پیش برد

لیک  بیهوده تلف گشت جوانی

هیهات !

آن کسانی که نمی دانستند

زندگی یعنی چه

ره نمایم بودند

ومرا می گفتند

که چو آنها باشم

که چو آنها دائم

فکر خوردن باشم

فکر تأمین معاش

فکر ثروت باشم

فکر یک زندگی بی جنجال

فکر همسر باشم

کس مرا هیچ نگفت

زندگی ثروت نیست

زندگی داشتن همسر نیست

زندگانی کردن

فکر خود بودن و

غافل زجهان بودن نیست

چه توانی که زکف دادم مفت

من نفهمیدم و کس نیز مراهیچ نگفت

ای صد افسوس که چون عمر گذشت

معنی اش فهمیدم

حال می پندارم

هدف از زیستن این است رفیق

من شدم خلق

که با عزمی جزم

پای از بند هواها بگسلم

با دلی آسوده

فارغ از

شهوت و آز و حسد و کینه  و بخل

مملو از عشق و جوانمردی و علم

پای در راه حقایق بنهم

زره جنگ

برای بدو نا حق پوشم

ره حق پویم و حق جویم و پس حق گویم

شمع راه دگران گردم و با شعله خویش

ره نمایم به همه

گر چه سرا پا سوزم

من شدم خلق که مثمر باشم

نه چنین زائد و بی جوش و خروش

عمر بر باد و به حسرت خاموش

و صد افسوس که چون عمر گذشت

معنی اش فهمیدم

والسلام

تصمیم گیری

به بچه‌ها کمک کنیم تا خودشان فکر کنند و تصمیم بگیرند

در کلاس محیطی حمایت کننده به وجود بیاوریم

برای ایجاد اعتماد به نفس ریاضی در بچه‌ها سعی کنید جو کلاس به جای "رقابتی" ، "حمایتی" باشد. یک راه خوبش این است که از بچه‌ها بخواهید در گروه های کوچک و با همکاری روی حل یک مسأله ولی با استراتژیهای متفاوت کار کنند. مثلاً در هر گروه یک دانش آموز می‌تواند از مکعب های بازی استفاده کند، یکی دیگر نمودار بکشد و دیگری از محاسبات جبری استفاده کند. نفر چهارم هم می‌تواند تمام مراحل حل را بنویسد. درعین حال بچه‌ها را تشویق کنید به طور منظم از همدیگر کمک و راهنمایی بگیرند و مدام منتظر شما نباشند تا کمکشان کنید. این جمله را در کلاس مد کنید که "قبل از من، از سه نفر دیگر بپرس!" این پیغام ساده به دانش آموزان یادآوری می‌کند که آنها دانش لازم برای کمک کردن به هم را دارند و به آنها می‌گوید: بچه‌ها - و نه فقط معلم‌ها - می‌توانند درست جواب بدهند!"

وقتی بچه‌ها شروع به همکاری و پاسخ دادن به سوالات هم می‌شوند، در معرض انواع زیادی از فرآیندهای حل مسأله قرار می‌گیرند. بالاتر از این در کلاس جو اعتماد، همکاری و مشارکت به وجود می‌آید و تمام اینها برای بالا بردن سطح اعتماد به نفس و کارایی زمان امتحان کودکان، موثر است.

استقلال دانش آموز را تشویق کنید

بیشتر کردن آگاهی دانش آموزان از خودشان به عنوان یادگیرنده های توانا و مستقل قدمی در جهت موفقیت در امتحان است. این کار را با در دسترس قرار دادن تمام منابع درسی شروع کنید. به بچه‌ها یاد بدهید که ابزارها (لغتنامه ، ماشین حساب، وسایل کمک درسی ) به همه تعلق دارند و باید در زمان لازم مصرف شوند. به این ترتیب به بچه‌ها اجازه میدهید بفهمند که شما مطمئنید آنها می‌توانند مساله را حل کنند و منابع مورد نیازشان را فراهم بیاورند. استراترژی دوم این است که به بچه‌ها دوره کردن آنچه قبلاً می‌دانسته اند را یاد بدهید. مثلاً به آنها نشان بدهید چطور " با استفاده از کتاب درسی به دالان حافظه شان سفر کنند". این کار به خصوص وقتی با موضوعات درسی جدیدی دست به گریبانند، مفید واقع می‌شود. مثلاً اگر تفریق اعداد بزرگ ایجاد مشکل کرده است، از بچه‌ها بخواهید صفحاتی را پیدا کنند که برای اولین بار تفریق دو رقمی در آنجا تدریس شده است. شما می‌خواهید بچه‌ها را تشویق که به تدریج این کار به عقب برگشتن را خودشان انجام دهند. این عمل بچه‌ها را به یاد موفقیت های گذشته شان در یاد گرفتن می‌اندازد و معلومات گذشته و جدید را به نحوی به هم وصل می‌کند.

تفکر روشن و واضح را به بار بیاورید

وقتی مسایل کلامی و بیانی را حل می‌کنید، به بچه‌ها جرأت بدهید تا ایده هایشان را به روشنی - اول شفاهی و بعد کتبی - بیان کنند. این فعالیت مهمی است و کمک می‌کنند مهارتهای تفکر بحرانی دانش آموزان گسترش پیدا کند. علاوه بر این آنها کم کم زبان و ساختار سوالات را تشخیص می‌دهند و با آنچه به موفقیت می‌رساندشان آشنا می‌شوند. این رویه قدم به قدم را امتحان کنید:

قدم اول: فکر کنید
از بچه‌ها بخواهید در سکوت به راهی که برای حل مسأله دارند فکر کنند، بعد استراتژی هایشان را برای پیدا کردن راه حل در گروه به بحث بگذارند. از آنها بخواهید از اعداد در استراتژیهایشان استفاده نکنند. این کار باعث می‌شود به جای حل یک مسأله خاص، روی فرآیند حل مسأله تمرکز کنند.
قدم دوم: بنویسید
بعد از انجام قدم اول از بچه‌ها بخواهید به طور فردی یا دو نفری با توضیح دادن مراحل کارشان شرحی درباره درستی جوابشان بنویسند. مطمئن شوید که بچه های ما می‌فهمند از آنها می‌خواهید که به محاسباتی که انجام داده اند، رجوع کنند.
قدم سوم: ارزیابی کنید
نمونه جوابها را در کلاس ارائه و درباره شان بحث کنید. به جای اینکه خودتان مساله را ارائه کنید، بچه‌ها را تشویق کنید خودشان معیاری درست کنند که بتوانند نشان بدهند عناصر در جواب کامل کدام‌ها هستند. این فرآیند فهم بچه‌ها را از یک جواب قوی و موفق زیاد می‌کند.
به بچه‌ها واژگان ریاضی بدهید
بچه‌ها برای اینکه بتوانند واقعاً ترمینولوژی ریاضی را بفهمند و به خاطر بسپارند احتیاج دارند تا با کلمات مهم حل مساله آشنا شوند و آنها واژگان را درونی کنند. برای همین در کلاستان اصطلاحات ریاضی را به گوش همه برسانید. مثلاً با دانش آموزانتان یک دیوار کلاس را به لغات ریاضی اختصاص بدهید. با جلو رفتن درس ها، کلمه های جدید را به دیوار را به دیوار اضافه کنید و به این شکل دایره المعارفی از کلمات مورد نیازتان درست کنید. یا در شروع هر فصل از بچه‌ها بخواهید با همکاری هم فهرستی از اصطلاحات درست کنند و با نقاشی آنها را نشان بدهند. این قبیل کارها هم به استقلال و هم به دیکته بچه‌ها کمک خواهد کرد و وقتی زمان امتحان برسد، بچه های شما همه این کلمات را صدها بار قبل از این دیده اند!
به بچه‌ها مثالهای خوب بدهید
وقتی به بچه‌ها می‌گوییم جواب این مساله را بنویسید، معمولاً همیشه توضیحاتی ناکافی یا حتی نامربوط می‌نویسند که نشان گر میزان معلوماتشان نیست. در بسیاری از موارد، آنها اصلاً نمی دانند یک جواب خوب چه شکلی است و شامل چه چیزهایی است. برای امتحان هم که شده از دانش آموزان بخواهید یک برگه ارزیابی را به عنوان راهنمای نوشتن یا ابزار
"خود ارزیابی" استفاده کنند. مثلاً یک چنین برگه ای در درس ریاضیات شامل این سوالات است:
• آیا راه حل درست است؟
• آیا به سوال مطرح شده به روشنی و تکمیل پاسخ داده شده است؟
• آیا از اصطلاحات ریاضی مناسب استفاده شده است؟
• آیا راه حل، قدم به قدم توضیح داده شده است؟
• آیا درستی پاسخ با استفاده از "کنترل محاسباتی"، تخمین یا استدلال منطقی امتحان شده است؟
با استفاده از برگه ارزشیابی، بچه‌ها بهتر می‌فهمند که جواب خوب چه اجزایی دارد و بهتر می‌توانند به هنگام امتحان از این دانش استفاده کنند.
در برابر اصرار به کمک مقاومت کنید

گاهی اوقات وقتی دانش آموزی دفترچه به دست میزتان می‌آید، مقاومت در برابر اصرارش به حل کردن یا درست کردن جواب بسیار مشکل است. اغلب اوقات ما بار مسئولیت خودمان، یادگیری بچه‌ها را به دوش می‌کشیم. به این ترتیب آنها در مهارتهایشان خود را به ما متکی و بی اطمینان به نفس می‌یابند. اما وقتی به آنها کمک می‌کنند استفاده از دانش خود و منابع موجود را یاد بگیرند، به آنها فرصت به خود بالیدن در کارشان اهدا می‌کنیم.

هر چه کلاستان یاد بگیرد بیشتر به خود متکی باشد، می‌بینیید که بیشتر بچه‌ها را به سوی منابع و دیوار لغات می‌فرستید، کمتر به آنها می‌گویید با مسأله چه کار کنند و از شنیدن ایده هایشان شادتر می‌شوید. به زودی آنها اعتماد به نفس بهتری می‌یابند و حتی در امتحانات سخت توانایی و جرات لازم برای کسب بهترین نتیجه‌ها را دارند.

به بچه‌ها یاد بدهید که ابزارها (لغتنامه ، ماشین حساب، وسایل کمک درسی ) به همه تعلق دارند و باید در زمان لازم مصرف شوند. به این ترتیب به بچه‌ها اجازه میدهید بفهمند که شما مطمئنید آنها می‌توانند مساله را حل کنند و منابع مورد نیازشان را فراهم بیاورند.

وقتی بچه‌ها شروع به همکاری و پاسخ دادن به سوالات هم می‌شوند، در معرض انواع زیادی از فرآیندهای حل مسأله قرار می‌گیرند. بالاتر از این در کلاس جو اعتماد، همکاری و مشارکت به وجود می‌آید و تمام اینها برای بالا بردن سطح اعتماد به نفس و کارایی زمان امتحان کودکان، موثر است.

اغلب اوقات ما بار مسئولیت خودمان، یادگیری بچه‌ها را به دوش می‌کشیم. به این ترتیب آنها در مهارتهایشان خود را به ما متکی و بی اطمینان به نفس می‌یابند. اما وقتی به آنها کمک می‌کنند استفاده از دانش خود و منابع موجود را یاد بگیرند، به آنها فرصت به خود بالیدن در کارشان اهدا می‌کنیم.

انصاری نیا مدیر مدرسه راهنمائی

سخنان شهید اول

دستورالعملی از شهید اول

بر تو باد به تقوای الهی، در پنهان و میان جمع! خوبی را برای همه‌ی آفریدگان بخواه،گرچه به تو بدی روا داشته باشند.

در برابر آزار دیگران، بردباری ورز، اگر به تو اهانت شد یا ناسزا شنیدی، در پاسخ سخنی ناروا مگو.

هنگام شعله‌ور شدن خشم، از کلام ناپسند، بپرهیز، از جایت بلند شو، در مکان دیگر بنشین و خود را به کاری دیگر مشغول کن تا خشمت فرو نشیند.

مدام در فکر بهسازی آخرت و سعادت دنیا باش.

در همه حال، به خدا توکل کن و در همه‌ی مهمات به او اطمینان (داشته باش). بر تو باد پاسداری و شکرگزاری کسی که که به تو خوبی می‌کند و تو را نعمت می دهد.

از قهقهه و خنده بپرهیز، زیرا غفلت آرد و دل را بمیراند.

به هر کاری مشغولی، نماز اول وقت را ترک مکن. اگر- معاذ الله - نمازت قضا شد، در اولین فرصت جبران کن.

در هر حال و هر مکان دانش‌آموز باش. پرگو مباش، بیشتر به شنیدن علاقه‌مند باش تا گفتن. با استادت مشاجره مکن و گفته‌های اورا برمگردان. آنچه را فراگرفتی در شب مرور کن.

با قرآن مأنوس باش، وردی از قرآنر ا برای خودت برگزین. اگر می‌توانی قرآن را حفظ کن و اگر ممکن نیست، هر چند آیه‌ای که در توانت هست از بر کن.

کوشش کن امروزت بهتر از دیروزت باشد و تلاش کن در هر روزی- گرچه اندک- تکامل پیدا کنی.

مبادا به گفته‌ی سخن‌چینان گوش فرا دهی، زیرا بدیختی بیشمار بدنبال آورد و تأثیر شومی بر نفس می‌گذارد.

در زیارت مشاهد مشرفه، یا خواندن زیارت آنها، از راه دور غفت مکن.

به هنگام تعلیم و نشر دانش، از پرگویی بپرهیز، غیر علمی و بدون سند سخن مگو. تنها ناقل سخن دیگران مباش، خودت نسبت به مطالب و مسائل صاحب نظر شو.

در هر روز، بیست وپنج مرتبه «اللهم اغفر للمؤنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات» را بخوان و در این دعا، ثواب و مزدی بسیار است. پس از نماز عصر، هفتاد و هفت مرتبه ذکر استغفار را بخوان. نیز سوره‌ی قدر و توحید را بسیار قرائت کن.

اطلاعات عمومی

چه کسی اولین قانون مدون جهان را نوشت؟

اگر چه «اورنامو» پادشاه بین‌النهرین در فاصله‌ی سال‌های 2100 تا 2200 ق.م مجموعه قوانینی را وضع کرده بود، ولی نخستین قانون مدون جهان را باید از آن «حمورابی» دانست. او ششمین پادشاه بابل بود و در فاصله‌ی سال‌های 2000 تا 2100 ق.م زندگی می‌کرد. حمورابی قانون «چشم در برابر چشم» را وضع کرد. این قوانین بر روی ستونی کنده شده بود که در شوش کشف شد و اکنون در موزه‌ی «لوور» پاریس نگه‌داری می‌شود.

اولین کسی که دور دنیا را گشت که بود؟

کشتی ویت.را یا ویکتوریا برای نخستین بار دور دنیا را گشت. ناخدای این کشتی، کاشف پرتغالی به نام فردیناند ماژلان بود. سفر او در سال 926 ه.ق آغاز شد و 3 سال طول کشید. ماژلان در این سفر کشته شد و 18 ملوانی که باقی ماندند، اولین انسان‌هایی بودند که دور دنیا را گشتند.

اولین روزنامه‌ای که در ایران انتشار یافت، چه نام داشت؟

نخستین وزنامه‌ی ایرانی کاغذ اخبار نام داشت که میرزا صالح شیرازی در سال 12563ه.ق آن را منتشر کرد. او همچنین نخستین جاپخانه‌ی دولتی ایران را به کار انداخت.

اولین کسی که قله‌ی اورست را فتح کرد که بود؟

نخستین بار دو نفر به نام‌های ادموند هیلاری از زلاند نو و تفسینگ نورگی از نپال اورست را فتح کردند.

چه دورانی را عصر اکتشافات می‌دانند؟

فاصله‌ی سال‌های 896 تا 1075ه.ق عصر اکتشافات نام دارد. سفرهای کریستف کلمب، واسکودوگاما و ماژلان در این دوران انجام شد. در این عصر نه تنها نقشه‌هایی که در دست انسان‌ها بود تغییر کرد، بلکه نقشه‌هایی که در سر داشتند نیز تغییر کرد.

چرا هند را هند شرقی می‌نامند؟

کریستف کلمب کاشف ایتالیایی تصور می‌کرد که هند در غرب قرار دارد. از این رو به غرب رفت و به جزیره‌ی پاماها در سواحل آمریکای شمالی رفت. کلمب ساکنان آنجا را هندی نامید. پس از کسف هند، تا مدت‌ها آمریکا را هند غربی و هند را هند شرقی می‌گفتند.

کدام سلطان مسلمان لقب فاتح گرفت؟

محمد دوم سلطان عمانی در سال 857 ه.ق، قسطنطنیه پایتخت بیزانس یا روم شرقی را تسخیر کرد و به همین دلیل، فاتح نام گرفت. سقوط قسطنطنیه را پایان قرون وسطی و آغاز قرون جدید می‌نامند.

فاتح مسلمان اندلس که بود؟

نام منطقه‌ای است در جنوب اسپانیا که طارق بن زیاد آن را فتح کرد. بعدها مورخان مسلمان، تمام اسپانیا را اندلس نامیدند.

فتح الفتوح نام کدام نبرد است؟

نام جنگی است که میان عرب‌های مسلمان و ایرانیان نهاوند روی داد. سردار سپاه عرب در این جنگ، نعمان بن مقرن نام داشت. اعراب این جنگ را مهم‌ترین فتح خود نامیدند.  با سقوط دوران ساسانی، دوران اسلامی ایران آغاز شد.

نخستین کشور جهان چه نام داشت؟

بین سال‌های 2800 تا 3000 ق.م مینس پادشاه مصر علیا، دلتای رود نیل را فتح کرد و نخستین فرعون سلسله‌ی اول شد. مصر را باید نخستین کشور جهان به حساب آورد. اگرچه بین‌النهرین از مصر پیشرفته‌تر بود، اما چون شهرهای جداگانه‌ای بودند، نمی‌توان آن‌ها را کشور نامید.

جنگ سرد چه بود؟

اصطلاح جنگ سرد برای بیان دشمنی بدون زد و خورد در اردوگاه شرق و غرب به کار می‌رود. جنگ سرد از پایان جنگ جهانی دوم تا فروپاشی شوروی سابق جریان داشت. تبلیغات، جاسوسی و گسترش نفوذ، از سلاح‌های جنگ سرد بود.

در تاریخ عثمانی به چه دورانی روزگار گل لاله گفته می‌شود؟

این کار نشانه‌ای از گرایش زیاد به تجمل، آرایش و خوشگذرانی بود. در این دوره بدترین شکل غرب‌گرایی بروز کرد. مردم در پوشیدن لباس اروپایی افراط کردند و نقاشان اروپایی به عثمانی دعوت شدند تا روی دیوارها نقاشی کنند. یکی از شاعران ترک به نام ندیم، چنین سرود: بیایید بخندیم و بازی کنیم واز جهان لذت ببریم.

جنگ صلیبی خردسالان چه بود؟

چهارمین جنگ صلیبی در سال 609 ه.ق. آغازگران آن کودکان بودند. این کودکان آماده بودند تا پادشاهان را به میدان بکشند. در واقع این جنگ میان مسیحیان و مسلمانان یا غرب و شرق بود. در این جنگ چهارم، بچه‌های فرانسوی که مجوز عبور از بیت‌المقدس را گرفته بودند، به عنوان برده در بازارهای شمال آفریقا فروخته شدند.

مقتدرترین ملکه‌ی جهان که بود؟

در تاریخ روسیه، چهار زن به مدت 7سال حکومت کردند که مشهورترین آنان کاترین دوم مشهور به کاترین کبیر است.کاترین در لیاقت و حکمذانی از هیچ یک از معاصران خود عقب نماتد. تنها نقطه‌ی ضعف او جنبه‌های اخلاقی زندگی او بود که نویسندگان زیادی از آن انتقاد کرده‌‌اند.

مشهورترین رهبر ایرانی قرن‌های نخست اسلامی کیست؟

ابومسلم خراسانی، مشهورترین رهبر سیاسی، نظامی در تاریخ ایران اسلامی است. بهزادان که پس از اسلام آوردن پدرش ابومسلم نامیده شد، از مردم اصفهان بود و در خراسان در سال 129ه.ق بر ضد امویان قیام کرد. قیام ابومسلم را نخستین تلاش در راه استقلال ایران در برابر خلفای عرب به شمار آورده‌اند.

بزرگ‌ترین راهپیمایی نظامی تاریخ ایران را چه کسی انجام داد؟

شاه عباس صفوی در سال 1012 ه.ق اعلام کرد که برای شکار به مازندران خواهد رفت. او در یک راهپیمایی تاریخی، فاصله‌ی اصفهان تا تبریز را در مدت 12 روز پیمود و نیروهای عثمانی را تارومار کرد. در زمان شاه عباس نه تنها ایران بر دشمنان خارجی پیروز شد، بلکه از نظر امنیت، آبادانی و شکوفایی اقتصادی پیشرفت‌های چشمگیری کرد.

کتاب مقدس هندوان چه نام داشت؟

این کتاب « ودا » نام دارد و از ریشه‌ی « وبر » به معنای دانش و دانستن است. وداها سروده‌هایی است که به زبان سانسکریت نوشته شده‌اند. این سروده‌ها در چهار دفتر گرد آورده شده‌اند:

1- ریگ وداد : سرود ستایش خدایان

2- یاجور وداد : دستور نذر و قربانی

3- ساما وداد : آهنگ‌ها

4- آثر وداد: مخصوص کاهنان قربانی

عهدین چیست؟

به مجموعه‌ی تورات و انجیل، عهدین می‌گویند. عهد عتیق یا تورات، کتاب دینی یهودیان است و عهد جدید یا انجیل کتاب مسیحیان است. به مجموه آن‌ها کتاب مقدس می‌گویند.

چرابه اسماعلیه « حشاشین » می‌گویند؟

به نادرست تصور می‌شود که اسماعیلیان برای آنکه فدائیان خود را به کارهای خطرناک وادارند، به آنها مواد مخدر می‌دادند. غربیان بنابر همین عقیده به آنها « آساسین » می‌گویند که در زبان آنان به معنای قاتل است. سرانجام هلاکوخان مغول در نیمه‌ی قرن هفتم، بساط آنان را برچید.

صاحب بن عباد که بود؟

او از وزیران آل بویه بود و در ترویج مذهب شیعه تلاش فراوان کرد. در اهواز بیمار شد و وقتی بهبود یافت گفت که فقیران به منزلش بروند و هرچه یافتند ببرند. می‌گویند در آن روز نزدیک به 50 هزار دینار لباس و پارچه از خانه‌ی اوبیرون بردند و او وزیری با تدبیر، بخشنده و مبتکر بود. در سال 385 ه.ق در گذشت.

رمز موفقیت

تلاش رمز موفققیت ماست راهنمائی آسیه سال 87-88 تلاش رمز موفققیت ماست راهنمائی آسیه سال 87-88

تلاش رمز موفققیت ماست سال 87-88

قال الامام الرضا علیه السلام

ادب نتیجه تحمل سختی است

 هر که سختی را تحمل کند به ادب دست یابد

اصول کافی /ص24

راهیست که سنگلاخ ورهزن دارد

افتادن وماندن وشکستن دارد

سرمنزل این راه مقام ادب است

زین روست که ارزش رسیدن دارد

مقیاس درجه بندی کارایی معلم باتوجه به انتظارات مدیریت آموزشگاه

شرح فعالیت

درجه ها

1

2

3

4

5

1 . من در کلاس درس شرایطی را فراهم می کنم که حتی ضعیف ترین شاگردان نیز در حد توان خود احساس موفقیت می کنند .

2 . پیشرفت هر شاگرد را با خودش مقایسه می کنم و کمترین پیشرفت هر یک از آنها را مورد تشویق قرار می دهم .

3 . دانش آموزان کلاس من،به مطالعه وتحقیق درباره منابع مختلف می پردازند.

4 . دانش آموزان را به مطالعه کتابهای آموزنده غیر درسی در رابطه با درس خود تشویق می کنم .

5 . بیشتر وقت کلاس را به بحث با دانش آموزان در رابطه با مطالب درسی اختصاص می دهم و سعی می کنم جز در موارد کاملا ضروری متکلم وحده نباشم .

6 . دانش آموزان را تشویق می کنم که از راه مشاهده ، آزمایش و دیگر روشهای فعال که شخصا انجام می دهند ، مطالب درسی را بیاموزند .

7 . دانش آموزان کلاس من اغلب درحد رشد خود به کارهای خلاق می پردازند و من آنها را همواره در این راه تشویق می کنم .

8 . هنگام تدریس ، انگیزه قوی یادگیری در شاگردان ایجاد می کنم و هر بار مطلب تازه ای را که برای شاگردان جالب است ، ارائه می دهم .

9 . از تحقیر و سرزنش شاگردان ضعیف ،‌ خواه به طور انفرادی و خواه در حضور جمع می پرهیزم .

10 . برای کمک به دانش آموزان ضعیف به آموزش جبرانی اقدام می کنم .

11 . من رفتار هر یک از شاگردان را به دقت مورد مشاهده قرار می دهم و اطلاعات منظمی در این رابطه جمع آوری و در دفتر کار خود ثبت می کنم .

12 . با والدین شاگردان کلاس خود آشنا هستم و از وضعیت خانوادگی شاگردان خود آگاهی دارم .

13 . مطالب درسی را همواره با زندگی و تجارب واقعی شاگردان ارتباط        می دهم .

14 . والدین شاگردانم از برنامه و روش تدریس من آگاهند و در حل مشکلات شاگردان همواره با من همکاری و اشتراک مساعی دارند .

15 . من اعتقاد راسخ دارم که یادگیری مستلزم تغییر در اندیشه ، احساسات ، اعتقادات و سایر رفتارهای دانش آموز است و روش تدریس خود را بر این اساس استوار می کنم .

16 . آموخته های شاگردان را به طور مستمر ارزشیابی می کنم و از نتایج ارزشیابی ها برای پیشرفت بهتر و رفع نارسایی ها استفاده می کنم .

17 . در تدریس هر درس به علایق شاگردان توجه دارم و سعی می کنم علاقمندی آنها را نسبت به کارهای سازنده و خلاق و انواع فعالیتهای آموزشی و پرورشی گسترش دهم .

18 . رفتار من با شاگردان همواره توأم با محبت ، صمیمیت و احترام متقابل است .

19 . محیط کلاس درس من برای شاگردان همواره خوشایند و لذت بخش است .

20 . در موارد ضروری ، ضمن تماس های فردی با شاگردان به راهنمایی آنان می پردازم .

21 . شاگردان من در کلاس با آزادی می توانند اظهار نظر کنند و برای بهبود برنامه ها ، پیشنهادهای خود را مطرح سازند .

22 . با تشویق جنبه های مثبت پیشرفت شاگردان ، همواره برای افزایش سطح اعتماد به نفس آنان کوشش می کنم .

23 . با همکاران خود در مدرسه رابطه حسنه ای دارم و همواره درباره پیشرفت کارهای آموزشی با آنها تبادل نظر می کنم .

24 . سعی می کنم همواره سطح دانش و معلومات خود را درباره آنچه که تدریس می کنم از راه مطالعه کتابهای جدید توسعه دهم .

25 . من احساس می کنم الگو و سرمشق مناسبی برای شاگردان خود هستم .

26 . نشریات و کتابهایی را که در رابطه با مسائل تعلیم و تربیت منتشر         می شود ، مطالعه می کنم و از این راه اطلاعات خود را افزایش می دهم .

27 . برای هر شاگرد متناسب با توانایی و استعدادش تکلیف تعیین می کنم .

28 . به تکالیف درسی شاگردان به دقت رسیدگی کرده و آنها را دلسوزانه راهنمایی می کنم .

29 . در فعالیتهای کلاسی همواره می کوشم تا حس همکاری و اشتراک مساعی را در شاگردان پرورش دهم .

30 . من همه شاگردان خود را بدون در نظر گرفتن تفاوتهایش دوست دارم و برای کمک به فرد فرد آنها به قدر کافی تلاش می کنم .

 

 

 

 

 

جمع علامت های × در هر ستون

 

 

 

 

 

مجموع امتیازات هر ستون

 

 

 

 

 

جمع امتیازات ستونها

ادامه مطلب ...